*با سلام و درود به مهمانان عزیز و کاربران گرامی وبلاگ#مهرزاد، ضمن عرض ادب و احترام به شما، این صفحه به منظور اطلاع رسانی و برای نشر آگاهی و غنی سازی می باشد، خواهشمند است، هر گونه پیشنهاد یا انتقاد را به مدیر سایت بفرمایید.
میرزا رجبعلی فرزند استاد عبدالغنی بود و خواندن و نوشتن و قرآن را در محضر ایشان فرا گرفت. او در خاطرات خود ذکر می کند که، بابا عبدالغنی، معلم بود و برای سواد آموزی و تعلیم قرآن با خانواده به شهرستان قزوین مهاجرت کرده بودند.
اما در شهرستانهای آن زمان، محلی به نام مدرسه یا دانشگاه وجود نداشته است، لذا تعلیم و تدریس در مکتبخانه ها انجام می شد.
البته همه مردم جامعه هم در آن دوره با مدارس مدرن و آموزشهای آنها موافق نبودند. فرهنگ سازی برای استفاده از مدرسه سالها طول کشید.
حدود ۱۴ سال پس از تاسیس مدرسه عالی دارالفنون، مدارس و مراکز آموزشی دیگری در ایران راه اندازی شدند.
مکتب خانه مکانی بود که در آن به روشی سنتی اما کارآمد روخوانی قرآن کریم و برخی از سورهها از جمله حمد، قدر، الرحمن و ... و همچنین خواندن و نوشتن سنتی به شاگردان آموزش داده میشد.
آموزش قرآن در مکتبخانهها همراه با آداب و رسوم خاصی بود، در این روش قرآن آموزان بهصورت نیمدایره و مکتبخانهای کنار هم مینشستند و شیوه روخوانی و روانخوانی قرآن کریم با لحن عربی را آموزش میدیدند.
کسی که تا سوره البینه قادر به روخوانی بود، جشن اول را برایش میگرفتند و نقلونبات روی سرش میپاشیدند و جشن دوم وقتی بود که فرد قادر به روخوانی عمجزء ( جزء سی ام قرآن کریم ) میشد و پس از آن باید میتوانست سوره «یس» را بخواند و سپس کل قرآن را میخواند و استاد قرآن میشد و پس از آن اجازه آموزش به دیگران را مییافت.
دارُالفُنون نام مدرسهای است که به ابتکار میرزا تقی خان امیرکبیر برای آموزش علوم و فنون جدید در تهران تأسیس شد. آنجا را میتوان نخستین مدرسه یا دانشگاه در تاریخ نوین ایران دانست. در نوشتههای ایرانی و قدیمی، تا دیرزمانی همهٔ دانشگاههای خارجی را دارالفنون میخواندند. ساختمان دارالفنون در خیابان ناصرخسرو در مرکز شهر تهران جای گرفته است.
در ابتدای کار هفت معلم اتریشی، آموزش محصلینی را که اغلب از خانوادههای مهم و بانفوذ بودند، بر عهده داشتند. با وجود آغاز به کار مدرسه عملیات ساختمانی آن تا سال ۱۲۶۹ هجری قمری ادامه داشت. در سال ۱۳۰۴ هجری قمری نیرالملوک وزیر علوم تالار نمایشی در مدرسه ساخت تا مکانی برای اجرای تئاتر باشد.
از آن زمان درِ اصلی مدرسه در خیابان همایون بسته و دری به خیابان ناصریه سابق و ناصر خسرو فعلی گشوده شد. بعدها با اعتراض سفرای اروپایی به ملیت اتریشی این مدرسان، چند استاد ایتالیایی، فرانسوی و آلمانی نیز به این افراد اضافه شدند. سه استاد ایرانی طب، عربی و جغرافیا و یک استاد فرانسوی مقیم ایران نیز بزودی به این جمع افزوده شدند.
از نامههای به جا مانده از امیرکبیر و مندرجات روزنامه وقایع اتفاقیه و اسناد دیگر برمی آید در آغاز نام خاصی برای این واحد آموزشی در دست ساخت در نظر نگرفته بودند و از این بنا با عناوین «مدرسه، مدرسه جدید، مکتبخانه پادشاهی، تعلیم خانه، معلم خانه و مدرسه نظامیه» یاد شدهاست. در آخرین نامهای که امیرکبیر به سفیر ایران در روسیه برای پیگیری جذب استادان مینویسد، از این بنا به عنوان مدرسه نظامیه یاد میکند.
در منابع و خاطرات دانشآموختگان اروپا به واژه دارالفنون برمی خوریم. اینان زمانی که از دانشگاههای اروپایی نام میبرند، آنها را دارالفنون مینامند، مانند دارالفنون پاریس و دارالفنون لندن، شاید واژه دارالفنون ترجمه ای از کلمه پلی تکنیک باشد.
لطفا برای جلوگیری از قطع درختان، به جز موارد بسیار ضروری، ازچاپ روی کاغذ، خودداری فرمایید.
غنی سازی برای کار آفرینی و مدیریت با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات