*با سلام و درود  به مهمانان عزیز و کاربران گرامی وبلاگ#مهرزاد، ضمن عرض ادب و احترام به شما، این صفحه به منظور اطلاع رسانی و برای نشر آگاهی و غنی سازی می باشد، خواهشمند است، هر گونه پیشنهاد یا انتقاد را به مدیر سایت بفرمایید.

چه در محل کار باشد چه در زندگی، طبیعی است که نگران این باشیم که آیا همه چیز درست می شود یا خیر؟ 

اما مردم، بیشتر از اینکه از عنکبوت ها، تنها ماندن در خانه و حتی ارواح بترسند، از شکست خوردن می ترسند.

شکست می تواند کوبنده باشد. اما اگر دائماً از نتیجه منفی می ترسید، نمی توانید به هدف خود برسید.

 
ممکن است شغل رویایی خود را از لیست اهداف خود خط بزنید چون با وجود شکست، تلاش بی معنی خواهد بود. 

ممکن است به یک رابطه امیدوارکننده پایان دهید، زیرا اگر رابطه به خوبی پیش نرود از درد پس از جدایی می ترسید.

در هر دوی این موارد، با ایجاد یک نتیجه بد می تواند شما را از دنبال کردن اهدافتان باز دارد.
 

 
اما اگر به ترس اجازه دهید به شما غلبه کند می تواند شما را ناتوان کند. 

مهم است که مراقب ترس‌های خود باشید تا تأثیر منفی بر زندگی شما نداشته باشند.
 

 
کنار آمدن با ترس از شکست:

ترس از شکست که از نظر بالینی به عنوان آتیچی فوبیا شناخته می شود، بسیار ناامید کننده است. ترس از طریق رفتارهای ناخودآگاه و الگوهای فکری که برای شما نامرئی است، ظاهر می شود.

ترس برای پیچیده تر کردن همه چیز، شروع به پیشگویی می کند به عبارت دیگر شما آنقدر از شکست می ترسید که خود ترس تبدیل به نتیجه نهایی می شود. ترس با منفی گرایی به اعتماد به نفس شما آسیب می زند و باعث افزایش شک به خود می شود.

در نهایت هنگامی که به ناچار و از روی ترس کوتاهی می کنید، خود را توجیه می کنید که ترس شما معتبر است.

بیایید از یک مصاحبه شغلی به عنوان مثال استفاده کنیم. اگر به دلیل ترس از شکست، زحمت حضور در مصاحبه را ندارید، اطمینان داشته باشید که هرگز در مصاحبه موفق نخواهید بود. 

سپس با متقاعد کردن خودتان می گویید که لیاقت موفقیت را نداشتید یا نمی‌توانستید در مصاحبه موفق شوید.

و این چرخه ادامه دارد.

کلید شکستن این الگو، شناخت رفتارهای خودمان است. ببینید کدام یک از موارد زیر با این نوع از رفتارها همخوانی دارند:

• بی میلی برای امتحان کردن چیزهای جدید.

 اگر از شکست می ترسید، پروژه های چالش برانگیز یا تلاش های دیگر برای شما ارزشی ندارند.

•خود تخریبی،

دنبال کردن اهداف خود را به تعویق می اندازید یا در اثر پیشرفت احساس اضطراب می کنید.
 

•عزت نفس و اعتماد به نفس پایین و شک به خود،

 شما باور ندارید که می توانید به اهداف خود برسید، بنابراین حتی تلاش هم نمی کنید. 

دیدن افراد موفق در رسانه‌های اجتماعی شما را پر از ترس می‌کند، زیرا هرگز به آنچه که دارند نخواهید رسید.
 

•کمال گرایی،

 به خود میگویید اگر نمی توانید آن را به طور کامل و عالی انجام دهید، چرا زحمت بکشید؟ 

شما فقط در صورتی حاضرید تلاش کنید که مطمئن باشید می توانید استانداردهای بالای خود را برآورده کنید.

• و همچنین وقتی با چالشی مواجه می شوید، افکار منفی سرتان پر از خودگویی های منفی می کند.    

 
اگر هر یک از این جملات در مورد شما صدق میکند، برای ایجاد برخی تغییرات دیر نیست. 

اما گفتن این کار آسان تر از انجام دادن آن است.
 

اعتراف به ترس می تواند به خودی خود ترسناک باشد. زیرا اضطراب به قدری برای شما آشنا است که تیکه کردن به آن احساس امنیت بیشتری نسبت به از بین بردن آن به شما می دهد. 

ترس می تواند اغلب نشانه‌ای از شرم، افسردگی، اضطراب یا اعتماد به نفس پایین باشد که مقابله با همه آنها دشوار است. 

اگر برای پیمایش این شرایط به کمک نیاز دارید، ارزش آن را دارد که با یک متخصص و روانشناس صحبت کنید.
 

با این حال، در موارد خفیف تر، یادگیری برنامه ریزی مجدد افکار می تواند کمک کننده باشد. 

قدرت مثبت اندیشی را دست کم نگیرید و با پرسیدن این  سوال ها از خود شروع کنید:

دفعه بعد که احساس ترس کردید، یک نفس عمیق بکشید و افکار خود را در یک دفترچه یادداشت بنویسید. 

می‌توانید از این سؤالات برای ایجاد افکار متفاوت استفاده کنید:
 

1.واقعا از چی میترسم؟ 

نوشتن ترس‌هایتان باعث می‌شود که کمتر احساس ترس کنید. زیرا مشکلات در مقیاس بسیار کوچکتر به نظر می رسند.

2.من برای چه کسی میجنگم؟

 گاهی اوقات ترس شما را از کمک به افرادی که به آنها اهمیت می دهید باز می دارد. یادآوری این موضوع می تواند فشار لازم برای غلبه بر ترس را به شما بدهد.

3.بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چیست؟ 

بدترین سناریو ممکن است آنقدرها هم که فکر می کنید بد نباشد.

در بسیاری از موارد، شکست تغییرات زیادی در وضعیت فعلی شما ایجاد نمی کند، بنابراین چه چیزی دیگری می توانید از دست بدهید؟

4.اگر موفق شوم چه؟ 

به این فکر کنید که اگر ادامه دهید چگونه زندگی شما بهبود می یابد. 

به خاطر داشته باشید که چرا از ابتدا وارد این کار شده اید.

بررسی پاسخ‌هایتان می‌تواند به شما کمک کند، ترس‌ها، الگوهای فکری و باورهای محدودکننده‌ای را که قبلاً از آنها آگاه نبودید، شناسایی کنید. 

همچنین می تواند باعث شود کمتر احساس غمگینی کنید و به شما این امکان را می دهد که ترس های خود را به طور عینی بررسی کنید و یک مسیر عملی و دقیق را برنامه ریزی کنید.

 
شناسایی ترس های خود یک چیز است. غلبه بر آنها چیز دیگری است. 

 راه هایی برای غلبه بر، ترس از شکست:
 

1.بپذیرید که شکست طبیعی است و می تواند چیز خوبی باشد.

دلیلی وجود دارد که چرا عبارت، شکست، در سال های اخیر محبوبیت پیدا کرده است. رهبران کسب و کار می دانند که پذیرش شکست بخشی از دستیابی به موفقیت است.

هر اشتباهی پله ای برای رسیدن به یک هدف بزرگتر است.

هیچکس با قصد شکست کسب و کاری راه نمی اندازد. اما، اگر اوضاع به سمت خوب پیش نرود، شکست بهتر است سریع اتفاق بیفتد.

هر چه زودتر تمام شود، زودتر می توانید از اشتباهات خود درس بگیرید و ادامه دهید.

 
2.یک ذهنیت مبتدی را اتخاذ کنید.

 
برای هر چیزی اولین باری وجود دارد، در برخورد با چالش های جدید با پذیرش مبتدی بودن به جای ترس با کنجکاوی و تفکر مثبت پیش بروید. به هر موقعیتی به عنوان یک تجربه یادگیری نگاه کنید و به درک کنید که سریعا حرفه ای نمی شوید. حتی مایکل جردن قبل از تبدیل شدن ورزشکار موفق مبتدی بوده است.

 
اگر یک کمال گرا هستید، احتمالاً می خواهید در اولین تلاش خود موفق شوید و این یک انتظار غیر واقعی است. قطعا با موانعی روبرو خواهید شد و این اشکالی ندارد. دو گام کوچک به جلو و یک گام به عقب هنوز مثبت است.

3.با کسی که به او اعتماد دارید صحبت کنید.

وقتی دچار سردرگمی شده اید، صحبت کردن با فردی که به او اعتماد دارید می تواند به روشن شدن وضعیت شما کمک کند – حال این شخص میتواند یک دوست، مربی، عضو خانواده یا درمانگر باشد. ترس های خود را به آنها بگویید و به نظرات آنها گوش دهید. آنها می توانند نحوه دید شما را تغییر دهند.

4.گزینه های بیشتری به خود بدهید.

وقتی در مورد موقعیتی نگران هستید، تمرکز روی یک پیامد منفی احتمالی آسان است. اما تا زمانی که آن را پشت سر نگذارید، نمی دانید داستان چگونه به پایان می رسد. شما نمی توانید آینده را پیش بینی کنید. بنابراین این احتمال را در نظر بگیرید که همه چیز بهتر از آنچه فکر می کنید پیش می رود.

از مهارت های تجسم کردن برای تصور چند پایان ممکن استفاده کنید. این پروژه جدید ممکن است به ارتباطات صنعتی جدید، رابطه عمیق تر با رئیس و تیم شما یا دانش بیشتر در مورد رشته شما منجر شود. تا زمانی که همه چیز گفته شود و انجام شود، هر چیزی ممکن است.

5.هزینه تلاش نکردن را به خاطر بسپارید.

زندگی در ترس هزینه دارد. اگر هرگز چیزی را امتحان نکنید، باعث می شود برخی از فرصت های بزرگ زندگی را از دست بدهید. به یاد داشته باشید که تلاش و شکست اغلب بهتر از تلاش نکردن است.

6.در حالت پذیرش باشید.

اگر چیزی را امتحان کردید و آن چیزی که انتظار داشتید نشد، مجاز به ایجاد تغییرات هستید. 

می توانید شغلی را که دیگر دوست ندارید رها کنید، در مواقعی که خسته شدید درخواست کمک کنید یا اگر نیاز به استراحت دارید مهلت انجام کار خود را تمدید کنید. 

7.بترسید، اما به هر حال این کار را انجام دهید.

ترس شما ممکن است هرگز از بین نرود، و این اشکالی ندارد. این بدان معنا نیست که شما باید به آن اجازه دهید شما را کنترل کند.

شجاعت به معنای پیشرفت بدون ترس نیست، بلکه شجاعت به معنای انجام آن با وجود ترس است. 

شجاع باشید و از آنچه می توانید به دست آورید شگفت زده خواهید شد.

8.پذیرش کلید موفقیت است.

هیچ کس دوست ندارد اشتباه کند. در بهترین حالت، شکست ها شرم آور هستند. در بدترین حالت، شکست ها بر اعضای تیم یا عزیزان شما تأثیر می گذارند.

اما شکست اجتناب ناپذیر است، شما می توانید کمال را دنبال کنید، اما انسان بودن یعنی اشتباه کردن، لحظه‌ای که از اشتباه کردن دست می‌کشید، یعنی زمانی است که دیگر در زندگی و حرفه‌تان رشد نمی‌کنید.
 

البته هر خطری ارزش انجام دادن ندارد، شما نمی خواهید وارد موقعیتی شوید که باعث آسیب روحی یا جسمی شود. 

اما بسیاری از فرصت های زندگی شامل یک چالش سالم و باعث پیشرفت است.

 
اینکه بیاموزیم چگونگی بر ترس از شکست غلبه کنیم، گفتن آن آسان تر از انجام دادن آن است. 

اما معتقد باشید که می توانید آن را انجام دهید و از دیدن پیشرفت خود هیجان زده می شوید.

لطفا برای جلوگیری از قطع درختان، به جز موارد بسیار ضروری، ازچاپ روی کاغذ، خودداری فرمایید.

غنی سازی برای کار آفرینی و مدیریت با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات