وبلاگ#مهرزادwww.eMZed.ir

معرفی کتاب تماشاخانه اساطیر، اسطوره و کهن نمونه در ادبیات نمایشی ایران نشر نی

 


" با سلام و درود  به مهمانان عزیز و کاربران گرامی وبلاگ #مهرزاد، ضمن عرض ادب و احترام به شما، این صفحه به منظور اطلاع رسانی و برای نشر آگاهی و غنی سازی می باشد،
خواهشمند است، هر گونه پیشنهاد یا انتقاد را به مدیر سایت بفرمایید. "
  



نغمه ثمینی: اسطوره را نمی‌توان در کمد گذاشت و درش را قفل کرد. نمی‌شود مثل لباس‌های زمستانی در پتویی پنهانش کرد، در پستویی پنهانش کرد، برای سرمایه بعدتر ، نمی‌شود اسطوره را به سمساری و دست دوم فروشی فروخت، حتی موزه‌ها نمی‌توانند، خود شور سرکش اسطوره را رام کنند و یک‌جا بنشانند اش.

 

اساطیری هستند، که مقتدر باشکوه و رازآلود گاه مثل چهارچوبی گریزناپذیر، در قالب الگویی کهن که بر سرت آوار می‌شوند و هر چه دست‌وپا می‌زنی، نمی‌توانی از اقتدارشان فرار کنی.

 

گاه هم قصه می‌گویند، قصه‌هایی چنان ساده که به داستان‌های کودکانه می‌مانند و چنان پیچیده که به شاهکارهای ادبیات جهان مانند می‌شوند. حتی فراتر از این‌ها اساطیر از نو می‌زایند و در جهان ما فراگیرتر می‌شوند.

 

خیال اسطوره  ساز بشر، همچنان کار می‌کند. با همان توش‌وتوان سابق و ما بی‌آن‌که بدانیم، هنوز در سازگاری یا تقابل با اساطیر گوشه‌های زندگیمان را امضا می‌کنیم. 

 

درباره‌ی اسطوره و کهن نمونه کتاب‌های بسیاری در ایران نوشته و ترجمه شده‌است. چنان‌که شاید این شاخه علوم انسانی از منظر منابع یکی از غنی‌ترین و متنوع‌ترین، حوزه‌های تحقیقی بشمار آید.

 

اما دراین‌میان، جای نمونه ای کامل از خوانش اسطوره‌ای و کهن نمونه‌ای بس خالی می‌نماید. نظریه‌ها بسیارند و ذکر نمونه‌های اساطیری بسیارتر، اما واقعیت اینجاست که کم‌تر کسی به صرافت افتاده است، تا این نظریه‌ها و نمونه‌ها را در حوزه‌ای کاربردی‌تر و به‌ویژه بومی‌تر بیازماید.

 

این فقدان به‌خودی‌خود، می‌تواند، انگیزه تحقیقی باشد که این کتاب حاصل آن است. شاید آن منابع بسیار و آن‌همه روایت آشنا و ناآشنا، در چنین خوانش ها و نقدهایی است که به نقطه سرانجام و کاربردی خود می‌رسند.

 

فراتر از این، می‌توان پرسید، این نوع خوانش کهن نمونه‌ای و اسطوره‌ای چه گرهی از کار فرهنگ چهل پاره امروزین ما می‌گشاید؟ و یا اصولاً به چه کار هویت از کف رفته مان می‌آید؟

 

این موضوع، اگرچه بحثی است، اما شاید چنین خوانشی بتواند، منشاء بسیاری از رفتارهای آمیخته با فرهنگ ما را در گذشته اساطیریمان  ردیابی کند، که گاه متعجب شویم و دریابیم که برای تغییر حتی در ساده‌ترین آموزه‌های فرهنگی، نمی‌توان در جا راه‌حل ارائه کرد. بلکه باید به ریشه‌ها بازگشت و از ریشه‌ها آغاز کرد. 

 

درواقع خوانش اسطوره‌ای کهن نمونه‌ای، یک جریان فرهنگی بر ما آشکار می‌سازد، که چگونه در این عصر سرعت و جنون، ما که در سرزمینی چون ایران نفس می‌کشیم، هنوز سخت با پیشینه‌ی فرهنگی‌مان پی بسته‌ایم.

 

کتاب تماشاخانه اساطیر: اسطوره و کهن‌نمونه در ادبیات نمایشی، نوشته نغمه ثمینی است که توسط نشر نی  منتشر شده است. این کتاب در بخش نقد ادبی جایزه جلال آل احمد و نیز جایزه کتاب سال ایران، به‌عنوان کتاب برگزیده انتخاب شده است.

 

لطفا برای جلوگیری از قطع درختان، به جز موارد بسیار ضروری، ازچاپ روی کاغذ، خودداری فرمایید.

غنی سازی برای کار آفرینی و  مدیریت با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات

ثبت

پیغام شما با موفقیت ارسال شد.

بازگشت ^