وبلاگ#مهرزادwww.eMZed.ir

کتاب ما چگونه ما شدیم، ریشه‌یابی علل عقب‌ماندگی در ایران، نوشته صادق زیباکلام،

 

 

*با سلام و درود  به مهمانان عزیز و کاربران گرامی وبلاگ#مهرزاد، ضمن عرض ادب و احترام به شما، این صفحه به منظور اطلاع رسانی و برای نشر آگاهی و غنی سازی می باشد، خواهشمند است، هر گونه پیشنهاد یا انتقاد را به مدیر سایت بفرمایید.  

 


 

هرگاه سخن از مقوله ای درباره عقب ماندگی، ولو در محافل روشنفکری و آکادمیک به میان می رود، بلافاصله اذهان به سوی نقش استعمارگران، امپریالیست ها و مهره ها و عوامل سرسپرده روس و انگلیس و جلوگیری از به ثمر نشستن استعدادهای لایزال خفته در این سرزمین متوجه می شود و توطئه های دشمنان این آب و خاک، عامل اصلی عدم پیشرفت و عقب ماندگی ایران محسوب می شود. 

 

ما چگونه ما شدیم، از معدود تلاشهایی است که به جای پرداختن به نظریه مشهور و البته پر طرفدار توطئه، بدون رفع اتهام و غسل تعمید استعمارگران و عوامل خارجی، سبب اصلی را در داخل این سرزمین و در میان عوامل تاریخی و جغرافیایی خاص ایران جستجو می کند و توطئه ها و دسیسه های عوامل خارجی را، نه علت که معلول عقب ماندگی ایران می داند.


این کتاب، پس از بارها تجدید چاپ، هنوز هم مورد توجه پژوهشگران و علاقمندان به تاریخ ایران قرار دارد.

 

کتاب ما چگونه ما شدیم، سفری به ریشه‌های تاریخ و جامعه است. این کتاب، نوشته صادق زیباکلام، اثری است که به دنبال پاسخ به این پرسش بنیادین است که چگونه جامعه ایران به شکل کنونی درآمده است. نویسنده در این کتاب با نگاهی انتقادی و تحلیلی، به بررسی ریشه‌های تاریخی، اجتماعی و فرهنگی ایران پرداخته و عوامل موثر در شکل‌گیری هویت ملی و چالش‌های پیش روی آن را مورد واکاوی قرار داده است.


چرا این کتاب مهم است؟


نگاهی جامع و تحلیلی: کتاب ما چگونه ما شدیم، با رویکردی چند بعدی، به مسائل مختلفی از جمله تاریخ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران می‌پردازد و تصویری کلی از تحولات این کشور ارائه می‌دهد.
 

زبان ساده و روان: نویسنده با استفاده از زبانی ساده و روان، مطالب پیچیده تاریخی و اجتماعی را به گونه‌ای قابل فهم برای عموم مردم بیان کرده است.
 

موضوعی جذاب و چالش‌برانگیز: پرسش اصلی کتاب یعنی ما چگونه ما شدیم، سوالی است که ذهن بسیاری از ایرانیان را به خود مشغول کرده است و این کتاب به عنوان یکی از منابع مهم برای پاسخ به این پرسش مطرح می‌شود.
 

نقش مهم در شکل‌گیری گفتمان عمومی: این کتاب به دلیل رویکرد انتقادی و طرح پرسش‌های مهم، به یکی از منابع اصلی برای شکل‌گیری گفتمان عمومی در ایران تبدیل شده است.


چه موضوعاتی در این کتاب بررسی شده است؟
 

ریشه‌های تاریخی ایران: از دوران باستان تا عصر حاضر، نویسنده به بررسی تحولات تاریخی ایران پرداخته و نقش هر دوره در شکل‌گیری هویت ملی را مورد تحلیل قرار داده است.
 

تاثیر فرهنگ و دین: نقش فرهنگ و دین در شکل‌گیری هویت ایرانی و چالش‌های ناشی از تعامل این دو عنصر با یکدیگر، از دیگر موضوعات مهم کتاب است.
 

سیاست و جامعه: نویسنده به بررسی رابطه پیچیده سیاست و جامعه در ایران پرداخته و نقش نهادهای سیاسی در شکل‌گیری هویت ملی را مورد واکاوی قرار داده است.
 

عقب ماندگی ایران: یکی از مهم‌ترین پرسش‌هایی که در این کتاب مطرح می‌شود، دلایل عقب ماندگی ایران در مقایسه با سایر کشورهاست. نویسنده با بررسی عوامل مختلف، به دنبال یافتن پاسخ‌های این پرسش است.


برای چه کسانی این کتاب مفید است؟
 

علاقمندان به تاریخ ایران: این کتاب برای کسانی که به تاریخ ایران و تحولات آن علاقه‌مند هستند، منبعی غنی و قابل اعتماد است.
دانشجویان علوم انسانی: دانشجویان رشته‌های تاریخ، جامعه‌شناسی، علوم سیاسی و فلسفه می‌توانند از این کتاب برای افزایش دانش خود بهره ببرند.
عموم مردم: این کتاب برای تمام کسانی که به دنبال شناخت بهتر هویت ملی و چالش‌های پیش روی ایران هستند، مفید خواهد بود.


 

امیدوار باشیم! ما جزئی از تاریخیم!

ممکن است این جمله برای شما آشنا باشد، ولی واقعیت این است که اهمیت این جمله بیشتر است از آنچه به نظر می رسد. مفهوم این جمله چیست؟ 


مفهوم آن، این است که هر کاری که می کنیم، همان عمل جزئی از تاریخ حساب می شود. بنابراین، آنچه گذشتگان انجام می دادند، تاریخ محسوب می شود. آنچه ما انجام می دهیم، همان نیز جزئی از تاریخ است. 

 

پس آنچه انجام می دهیم، همان چیزی است که تاریخ و آینده را می سازد. 

یکی از عواملی که ما را از انجام دادن باز می دارد، این نکته است که در درون  ناامیدیم. 

 

ناامیدیم، چون شاید احساس کنیم که فاصله ما با کشورهای پیشرفته زیاد است و جبران نمی شود یا اینکه توان کافی برای پیشرفت در ما نیست.

 

تاریخ چه می گوید؟ 
ایران، اولین امپراتوری تاریخ را تشکیل داده است یا ایران بود که یکی از بزرگترین امپراتوریهای تاریخ را تشکیل داد، طوری که ٪۴۴ جمعیت مردمِ زمین، در داخل امپراتوری ایران قرار گرفته بودند.


و سپس چه شد؟
ایران سقوط کرد و دوباره بلند شد، در زمان ابن سینا و ابوریحان بیرونی وخیام و بعدا دوباره سقوط کرد و دوباره بلند شد و این افت وخیزها می تواند ادامه یابد. 

 

موضوع این است که ما آنچه را که باید، انجام نمی دهیم. این تاریخ است،کشورهای قدرتمند، ضعیف می شوند و کشورهای قدرتمند، همیشگی و پایدار نبوده اند. 

 

به عنوان مثال، انگلستان را در نظر بگیرید. این کشور در سال 1920 یک چهارم خشکیهای زمین را در تسلط داشت و بزرگترین امپراتوری تاریخ را تشکیل داده بود. 

 

در سال ۱۹۴۶بعد از جنگ جهانی دوم، طوری ورشکسته بود که ناچار بود بیش از ۴ میلیارد دلار، از آمریکا پول قرض کند و آن را تا سال ۲۰۰۶ به آمریکا پس داد. 

 

از این مثالها زیادند، کره جنوبی را در نظر بگیرید. مردم این کشور طوری فقیر شده بودند که برخی ناچار بودند از علفها تغذیه کنند. این فقرِ ناشی از جنگ و ساختار اقتصادیِ معیوب، بیش از یکدهه پس از جنگ کره در سال ۱۹۵۳ طول کشید. 


فقر آنقدر شدید بود که کشور کره، یکی از فقیرترین کشورهای جهان قلمداد می شد. اما چه اتفاقی افتاد؟ مردم آنقدر سختکوشی و مداومت و مثبت نگری  از خود بروز دادند که امروزه جزء ثروتمندترین کشورهای جهان به شمار می آیند.

 

یا کشور چین را در نظر بگیرید. مردم چین  قحطی عظیمی را بین سالهای ۱۹۵۹ و ۱۹۶۱ از سر گذراندند. آنها حدود ۳۰ میلیون نفر را دیدند که در اثر قحطی وگرسنگی جان باختند. 

 

قحطیِ بسیار شدید مردم را وادار کرده بود که برخی، بچه های خود را بفروشند و یا حتی آنها را بکُشند تا قحطی را کمتر حس کنند، اما مردم بعد از آن چه کردند؟ 

 

آنقدر سختکوشی و سختی کشیدن را پشت سر گذاشتند تا اینکه چین به قویترین کشورهای دنیا در بسیاری از امور تبدیل شد. کشور چین هم اکنون دومین اقتصاد بزرگ دنیاست و اولین کشور از لحاظ صادرات کالاست. 

 

به نظر شما همین چند مثال کافی نیستند، تا ما را به این فکر بیندازند که چرا و چگونه کشورهایی پیشرفت می کنند؟ 

و چرا ایران پیشرفت نکند؟ 

 

از سرنوشت کشورهای کره و چین چه چیزی را باید در نظر گرفت؟ آیا آنها در زمان جنگ و قحطی و خوردنِ علف از شدت گرسنگی و جان دادن از شدتِ فقر، گمان می کردند که کشور آنها روزی به کشوری پیشرفته تبدیل شود؟

 

به نظر شما وضعیت ایران در حال حاضر، بهتر از آن روزهای فقر و گرسنگی شدید در کره و چین نیست؟ 

می توان امیدوار بود که ایران، به کشوری پیشرفته تبدیل شود؟ ریشه ناامیدی ما چیست؟ خودمان و اعمالمان؟

 

آیا ایرانیان، به اندازه مردم در کشورهای پیشرفته کار می کنند؟ 

به عنوان مثال، ژاپنی ها بیشتر کار می کنند؟ یا آلمانیها؟ یا ما مردم ایران؟ 
 

 


 

 

لطفا برای جلوگیری از قطع درختان، به جز موارد بسیار ضروری، ازچاپ روی کاغذ، خودداری فرمایید.

غنی سازی برای کار آفرینی و مدیریت با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات

enriching   Management  &  Entrepreneurship by Information and Communications Technology

ثبت

پیغام شما با موفقیت ارسال شد.

بازگشت ^