وبلاگ#مهرزادwww.eMZed.ir

پرسپولیس، تخت جمشید، پارسه،

 

 

*با سلام و درود  به مهمانان عزیز و کاربران گرامی وبلاگ#مهرزاد، ضمن عرض ادب و احترام به شما، این صفحه به منظور اطلاع رسانی و برای نشر آگاهی و غنی سازی می باشد، خواهشمند است، هر گونه پیشنهاد یا انتقاد را به مدیر سایت بفرمایید.

 


 

استقرار بزرگ‌ترین امپراتوری جهان باستان و اگر امپراتوری خیراندیشی وجود داشته باشد، یکی از خیراندیش ترین آن‌ها در تاریخ جهان، با نام ایران پیوند خورده است.


ایران دولت و ملتی است که جهانیان تا اوایل قرن بیستم آن را به‌نام پرشیا می‌شناختند.
 
نام پرشیا در غرب اغلب زنده‌کننده تصاویر ذهنی از جهانی بود آکنده از رمز و راز و تجمل که از عصر نویسندگان یونان باستان تا زمان سیاحان اروپایی مانند مارکوپولو، پابرجا مانده‌است.

 

بیانیه‌ی کوروش بزرگ، مشهور به استوانه یا منشور کوروش، نمونه‌ای ممتاز در بین فتح نامه‌های جهان باستان شمرده می‌شود که در آن صلح و عدالت را در بین جوامع مختلف قومی و مذهبی تحت حکومت استوار خود ندا می‌دهد.

 

همچنین نام ایران و ایرانی تداعی کننده تصویرهای ذهنی فرش ایرانی، گربه ایرانی، خاویار ایرانی و دیگر کالاهایی گران قیمت از این‌دست است.

 

امروز ایران را به منزله‌ی مثل اعلای سرکشی در برابر غرب و امپریالیسم و مدافع جهان اسلام، علی‌رغم تهدیدات و تحریم‌ها می‌نگرند، اما این‌ها تنها نگاهی اجمالی به تمدنی با تاریخی طولانی و پیچیده است که از عصر باستان تا کنون هر بازدیدکننده‌ای را مجذوب و مسحور خود کرده‌است.

 

به‌همین دلیل است که تاریخ ایران باستان و نوین برای جهانیان از جذابیت و اعتبار برخوردار است.


بنیان‌گذار ایران باستان، کوروش بزرگ، نقشه جهان را تغییر داد و برای نخستین بار در تاریخ جهان، آسیا و آفریقا و اروپا را از منظر حکومتی و سیاسی، به‌هم نزدیک کرد. 

 

جانشینان او، نخستین نظام سیاسی در مقیاس جهانی را پی افکندند و نظام آب سالار یعنی نظام سیاسی‌ای که قدرت خود بر اتباعش را با کنترل و انحصار دسترسی به آب حفظ می‌کند، در باستان راه‌اندازی نمودند.

 

بدان معنا که تمدن‌های سند و نیل و بین‌النهرین را به زیر یک پرچم درآوردند. 

 

یهودیان در کتاب عهد عتیق، با مهربانی، کوروش کبیر  را مسیح و نجات دهنده قوم یهود از اسارت خویش می‌خوانند.

 

بنا بر روایات مسیحی، سه مغ پارسی و زرتشتی، برای یافتن حضرت مسیح و حضور در میلاد او، با پیروی از مسیر کواکب و ستارگان به بیت اللحم رفتند که از آتشکده خودشان، بسیار دور بود.

 

هنر و اندیشه‌های عرضه شده در شرق، از طریق راه شاهی و با جاده ابریشم و از راه ایران به غرب رسید. 

 

ایرانیان در طی عهد باستان، ورزش محبوب خود چوگان را به جهان معرفی کردند.  این بازی اشرافی در کنار تخته‌نرد، ابزارهایی برای آموزش و نیز پرورش جسمی ایرانیان باستان بود.


ازجمله دیگر فرآورده‌های فرهنگی، می‌توان به شطرنج هم اشاره کرد. 

 

بشقاب‌های طلایی باقی مانده  از ایران عهد باستان، نمایانگر فعالیت‌های هنری مورد علاقه درباریان و نخبگان ایرانی به‌ویژه شخص پادشاه است که در فرهنگ ایرانی، شاه شاهان یا شاهنشاه، خوانده می‌شد.

 

در سراسر جهان باستان، ایرانیان را از لحاظ سیاسی به دیده‌ی احترام، هیبت و هراس می‌نگریستند. 


از دید برخی تاریخ نگاران غربی و باستانی، شاه پرشیا، مظهر سلطنت مطلقه بود و این پادشاهان در کاخ‌های افسانه‌ای می‌زیستند، بر سفره‌های رنگین و مجلل می‌نشستند، بر سپاهیانی بی‌شمار فرمان می‌راندند و بر نیمی از جهان سلطه داشتند.

 

ایرانیان باستان را از کورش بزرگ تا خشایارشاه به دلایل مختلف در ادبیات باستان یونانی یاد کرده‌اند. 

 

اگرچه از خشایارشا برای اقدام به فتح یونان به زشتی یاد می‌ کردند و می‌ کنند، اما گزنفون، کوروش را موضوع نخستین سرگذشت نامه به یونانی قرارداد و آن را کورش‌نامه یا فرهنگ کوروش نامید.

 

شاید بتوان گفت، کورش بزرگ برای مردم جهان باستان، از یونانیان گرفته تا ایرانیان، الگوی یک انسان کامل بود.

 

گرچه فتح شاهنشاهی هخامنشی توسط اسکندر، ابتدا موجب ویرانی و سپس نابودی پایتخت تشریفاتی و مشهور ایران، پارسه، پرسپولیس یا تخت جمشید شد، اما یک پیامد آن نیز آمیختن یونانیان و ایرانیان بود.

 

به تعبیری، ایرانیان و یونانیان بخشی از وارثان یک تاریخ فرهنگی هستند.

 

به گفته برخی محققان غربی، اسکندر مقدونی چنان شیفته آداب و رسوم ایرانیان باستان شد که حتی می‌توان، او را آخرین شاه هخامنشی در تاریخ نامید.


این برخوردهای قدیم تاریخی در یادها ماند و در دوره های بعدی تاریخ، در شکل‌گیری مفهوم منازعات غرب با شرق  تاثیر گذاشت.

 

در یک‌سو غرب و نیاکان آن یعنی یونانیان قرار داشتند و در سوی دیگر، شرق و نیاکان آن یعنی پارسیان و ایرانیان قرار داشتند.

 

این تقابل و میراث فرهنگی دوگانه بیشتر ساخته و پرداخته سنت امروزی غربی است تا واقعیت،  زیرا تعامل ایرانیان و یونانیان به‌مراتب بیشتر از تعامل و تقابل خود اروپایی های به ظاهر متمدن،  با یکدیگر بود.

 

تعامل و تقابلی که در کمتر از یکصد سال، دو جنگ جهانی وحشیانه را در اروپا و دنیا بوجود آوردند.

 

همچنین بعد از هخامنشیان، امپراطور های غربی، هیچ گاه نتوانستند از دایره نفوذ قدرت حکومتهای بزرگ شرقی مانند اشکانیان و ساسانیان، به ویژه فرهنگ غنی آنها، فرار کنند. 

 

به شهادت تاریخ، ایرانیان بعد از اسلام هم، در قرون وسطی، بیشتر  از محققان اروپایی، آثار ارسطو و افلاطون را مورد مطالعه قرارداده و بر آن‌ها تفسیر و حاشیه نوشت اند.

 


 

لطفا برای جلوگیری از قطع درختان، به جز موارد بسیار ضروری، ازچاپ روی کاغذ، خودداری فرمایید.

غنی سازی برای کار آفرینی و مدیریت با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات

ثبت

پیغام شما با موفقیت ارسال شد.

بازگشت ^